(زمان تقریبی خواندن: 2 - 3 دقیقه)
به گزارش پایگاه خبری دیدگاه مدیریت، همانطور که از عنوان این کتاب پیداست، کتاب مردان موسیقی به موضوع موسیقی بر حسب افرادی که آن را خلق کرده اند می پردازد. این کتاب که با فصلی درباره ی مردان قبل از باخ شروع میشود، با زندگینامه ی خود یوهان سباستین ادامه می یابد. سپس کتاب در هفده فصل دنبال می شود که هر فصل به یکی از تایتان ها یا نزدیک به تایتان های موسیقی اختصاص دارد. نویسندگان با گذر از آهنگسازان مکتب کلاسیک و آهنگسازان رمانتیک قرن نوزدهم، خواننده را با ارائه زندگی و آثار سه موسیقیدان بزرگ: اشتراوس، سیبلیوس و استراوینسکی به زمانه ی ما میآورند. از آنجایی که کتاب بسیار خواندنی است، نتیجه گیری از آن شخصی است. برای مثال، خواننده متوجه میشود که چایکوفسکی که زمانی شهرتش از از آنچه اکنون است بیشتر بوده ، در ذهن نویسنده و نیز در این کتاب جایگاهی ممتاز دارد. از سوی دیگر، برامس که بسیاری از دوستداران موسیقی او را می پرستند، در این کتاب نوازنده ای است که هیچ کاری از او بر نمی آید. این زاویه ی شخصی نویسنده چیزی است که کتاب را به طور مداوم زنده و درخشان می کند.
کتاب مردان موسیقی توسط توسط مهدی فروغ ترجمه شده است. این کتاب را نشر علمی فرهنگی منتشر کرده است.
و در زمان پالسترینا موسیقی وضع درهم و پیچیده ای داشت. این هنر هم مثل هنرهای زیبای دیگر ابتدا به صورتی ساده آغاز شده و بتدریج و با زحمت فراوان بسط و توسعه یافته بود. از نعره های بشر ادوار اولیه، هنگام اجرای مناسک دینی شروع شده و به کندی تحولات زمین ترقی کرده و به صورت جزئی از هنرهای دراماتیک یونان در آمده بود. اگر هم ما امروز میتوانستیم موسیقی یونان قدیم را اجرا کنیم معلوم نبود از آن خوشمان بیاید. چنانکه یک منتقد هوشمند انگلیسی گفته است که: «با وجود کلیه وسایل تحقیق که امروزه در جهان موجود است ما نمیتوانیم به سنخ فکر نوازنده یونانی پی ببریم.) و ترقی موسیقی عملا از سده چهارم میلادی یعنی از وقتی که «آمبروز»، اسقف میلان، تصمیم گرفت که در حوزه دینی خود، ضمن اجرای تشریفات مذهبی از آواز استفاده کند، شروع شد.
رنسانس که حس جاه طلبی و استعدادهای فردی را سخت به کار انداخته بود موجب شد که مصنفان نامداری هم ظهور کنند. تا آن روز هنرمندان، جویای نام و در بند کسب شهرت نبودند. موسیقیدان هم مثل کودکی که مجمر بخور را در کلیسا میگردانید گمنام میماند. در قرون وسطا موسیقی مقام ممتازی نداشت و همانطور که در یونان قدیم جزئی از هنر درام بحساب می آمد در این دوره نیز قسمتی از مناسک دینی و تشریفات مذهبی محسوب میشد. و چون جزء مسلمی از یک کل قلمداد میگردید در حال عقب ماندگی باقی مانده بود.